دربست تا ته خط

دربست تا ته خط

دربست تا ته خط

دربست تا ته خط

شعر در مورد سبزه ، شعر و دوبیتی درباره بهاره و عید نوروز از سعدی و شاملو

شعر در مورد سبزه

شعر در مورد سبزه ، شعر و دوبیتی درباره بهاره و عید نوروز از سعدی و شاملو

شعر در مورد سبزه ، شعر و دوبیتی درباره بهاره و عید نوروز از سعدی و شاملو همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد سبزه و چمن

احساس می کنم

که واژه های شعرم را

از روی سبزه های سحرگاهی

برداشته ام

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد سبزه زار

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست

بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

شعر درباره سبزه زار

تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها

انگور گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما

ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل

آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد جان ما

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد سبزه عید

ای کاش که جای آرمیدن بودی

یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک

چون سبزه امید بر دمیدن بودی

⇔⇔⇔⇔

شعر درباره سبزه عید

سلام 

به پوست سبز آب

به پوست سبزه ی تو 

که زیر پوست سفید روز، می گردد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد دنیا ، نامرد و پوچی دنیا و دنیاطلبی و دنیاپرستی

شعری در مورد سبزه عید

ای دل چو زمانه می‌کند غمناکت

ناگه برود ز تن روان پاکت

بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند

زان پیش که سبزه بردمد از خاکت

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد سبزه

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست

فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید

ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد

هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب

به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد سبزه هفت سین

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

برخیز و بجام باده کن عزم درست

کاین سبزه که امروز تماشاگه توست

فردا همه از خاک تو برخواهد رست